محل تبلیغات شما
خـدا مشتـی خاک را برگرفت. می خواست لیلی را بسـازد، از خود در او دمید. و لیلی پیـش از آنکه با خبـر شود ، عاشق شد. سالیـانی ست که لیلی عشـق مـی ورزد. لیلی باید عاشـق باشد. زیرا خدا در او دمیـده است و هر که خدا در او بدمد، عاشق می شود. لیلی نام تمـام دختـران زمیـن است؛ نام دیگر انسـان. خدا گفت: به دنیایتـان می آورم تا عاشق شوید. آزمونتـان تنهـا همیـن است: عشـق. و هر که عاشق تـر آمد، نزدیکتـر است. پس نزدیـک تـر آیید ، نزدیکتـر.

هنوز جنگل ابعاد بی شمار خودش را نمی شناسد ..

من خالی از عاطفه و خشم ..

امانتی که یادم بره ..

لیلی ,عاشق ,خدا ,عشـق ,نزدیکتـر ,تـر ,در او ,خدا در ,هر که ,و هر ,شوید آزمونتـان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها